لطف خدا بیشتر از جرم ماست

مسئله رؤیـت هـلال

وضعیت شیطان در ماه رمضان

قرآن و  ماه مبارک رمضان

11نکته بهرمندی بیشتر از رمضان

ماه رمضان ماه انتظار

فواید بسیار جالب گرسنگى

سخنان پیامبر(صلى الله علیه و آله) درباره ماه مبارك

لطف خدا بیشتر از جرم ماست


اصلا چگونه تنگ مى شود آن رحمت گسترده تو بر گناهکارها. اى گسترده آمرزش و اى گشوده دست ها به محبت و رحمت.       شرمنده از آنیم که در روز مکافات             اندر خور عفو تو نکردیم گناهى.

رحمت خدا

ماه مبارک رمضان ماه دعا و مناجات عبد با معبود است. ماهی که دعاهای زیادی در آن وارد شده مانند ابوحمزه، افتتاح و... . علاوه بر این دعاهای ماثور از ائمه دریایی از معارف عمیق الهی را در خود دارند که بنده می تواند با تدبر در آن ها از این دریای بی کران بهره ها ببرد. آنچه در ذیل می خوانید قسمت نهم تفسیر دعای ابوحمزه ثمالی است که به بررسی قسمت پنجم از مرحله هفتم این دعا یعنی قصد می پردازد.

 

از زشتی ما با زیبایی خود درگذر

فتجاوز یا رب عن قبیح ما عندنا بجمیل ما عندک،  پس اکنون که این را یافته ایم و به این شناخت ها رسیده ایم، از بدى هاى ما به وسیله خوبى هایى که در نزد خود توست در گذر و از آنچه ما فساد به بار آورده ایم کفاره بده .

کدام جهل و بى خبرى است که دهش تو آن را در بر نمى گیرد. کدام زمانى است که از صبر و حلم تو درازتر باشد.

تو با دهش خویش ما را به آگاهى مى رسانى و با حلم خویش ما را در زمان مى سازد و به تدریج آماده مى کنى .

 

ارزش کار ما در مقابل داده های تو چیست؟

و ما قدر أعمالنا فى جنب نعمک؛ هیچ گاه کارهایى ما به اندازه داده هاى تو نبود، ولى همیشه بخشیدى، چگونه گناه هاى خویش را در برابر بخشش تو بزرگ بشماریم.

و کیف نستکثر أعمالنا نقابل بها کرمک بل کیف یضیق على المذنبین ما وسعهم من رحمتک یا واسع المغفره یا باسط الیدین بالرحمه؛ چگونه زیاد بشماریم کارهاىی را که در برابر کرم تو مى آوریم ، اصلا چگونه تنگ مى شود آن رحمت گسترده تو بر گناهکارها. اى گسترده آمرزش و اى گشوده دست ها به محبت و رحمت.

 

تو هر کس را به هر چیز و به هر گونه که بخواهى مى توانى عذاب کنى و و ترحم من تشاء بما تشاء کیف تشاء؛ و هرکسى را بر هر چیزى که بخواهى و بر هر گونه که مى خواهى، مى توانى ببخشى و حتى مى توانى با ضربه هاى و بلاها به او رحمت کنى

گر برانی نمی روم

فو عزتک با سیدى لو نهرتنى ما برحت من بابک؛ به عزت تو اى بزرگ من، که اگر مرا از این درگاه برانى یک گام برنمى دارم . آخر به کجا بروم؟ من از آن تنگناها آمده ام. من از محدودها هجرت کرده ام. آن وقت ها که نمى دانستم، اگر مى گفتى برو، مى رفتم. مى رفتم تا مدرکى بگیرم و عشقى بیابم و شهرتى و ثروتى و نان و آشى، اما حالا، حالا که از آن همه تجربه به تو رسیده ام مگر مى توانم تو را از دست بدهم؟

مبین که گاهى غفلتى و شورشى در من پا مى گیرد و من را از تو مى برد، من آن وقت که آگاه مى شوم از تو دست نمى شویم و از التماس و تملق دست برنمى دارم. من براى هیچ ها به ناکس هاى دنیا التماس ها کرده ام در این راه، براى آنهایى که از روى من گذشتند، از تمام هستى و دارایى و وجودم گذشته ام و برایشان تملق ها داشته ام. منى که براى آنها تملق گفته ام، از این التماس باور چگونه مى گذرم و این تملق را چگونه از دست مى دهم. من از تو نمى برم،

لمّا انتهى الىّ من المعرفه بجودک و کرمک؛ چون شناخت من در نهایت و پس از تجربه ها به تو رسیده و به وجود و کرامت تو راه برده، تو هرچه مى خواهى بکن، که از این هایى که تا به حال مرا سوزانده اند، بیشتر نمى سوزانى.

 

هرکس را با هرچه و به هرگونه بخواهی عذاب می کنی

أنت الفاعل لما تشاء تعذب من تشاء بما تشاء کیف تشاء؛ تو هر کسى را که بگیرى و به محاکمه بکشى محکوم کرده اى.

به عزت خودت قسم که همه در برابر تو کوتاهیم و مقصریم. تعذب من تشاء؛ هر کسى که را مى توانى عذاب کنى. بماتشاء آن هم به آن جرمى که بخواهى؛ جون جرم ها بى حساب هستند و آنچه براى یک دسته بهشت مى سازد و قرب مى آورد، بالاترها را از قرب جدا مى کند و به عذاب مى کشد. آخر از همه کس، یک جور توقع نیست. کودکى که تازه به مدرسه رفتن و تازه قلم به دست گرفته، وقتى آب بابا مى نویسد، آن هم به اندازه یک بیل و با پیچش ‍ یک مار، به او صد آفرین مى دهند، اما آنجا که استاد مى شود و سال ها را پشت سر مى گذارد، اگر یک مقدار رنگ جوهرش کم و زیاد باشد و یا یک میلی متر کم و زیاد رفته باشد، مردودش می‌‌کنند.

تو هر کس را، چه راه رفته و چه در راه مانده را، مى توانى به محاکمه بکشى و مى توانى حتى با خوبى هایش و حسناتش محاکمه کنى و محکوم کنى و مى توانى به وسیله نیکى هایش عذاب دهى، آن هم کیف تشاء به هرگونه که بخواهى، که تو گاهى با نعمت ها عقوبت مى کنى.

تو هر کس را به هر چیز و به هر گونه که بخواهى مى توانى عذاب کنى و و ترحم من تشاء بما تشاء کیف تشاء؛ و هرکسى را بر هر چیزى که بخواهى و بر هر گونه که مى خواهى، مى توانى ببخشى و حتى مى توانى با ضربه هاى و بلاها به او رحمت کنى.

نه عذاب تو یک چهره دارد، که حتى در دادن ها شکل مى گیرد و نه رحمت تو یک رویه دارد، که حتى در گرفتن ها و بریدن ها، جلوه مى کند.

انسان با توجه به خودش و آنچه برای تربیت او شده می‌تواند این محدودیت را بفهمد و آن احاطه را بشناسد.آنچه تا دیروز عشق ما بود، امروز نفرت ماست و آنچه تا دیروز امید ما بود امروز ترس ماست

از کارهایت سوال نمی شوی

لاتسئل عن فعلک و لاتنازع فى ملک؛ تو از کارهایت سؤال نمى شوى. آخر چه کسى تو را به محاکمه بکشد. کسى مى تواند تو را محاکمه کند که بر تو احاطه داشته باشد و انگیزه کارهاى تو و هدف آن را بشناسد. چه کسى تو را محاکمه کند، آن هم با چه شناختى. آیا با آنچه از تو گرفته و از تو به دست آورده ، مى تواند تو را مسئول قرار بدهد؟

لاتنازع فى ملکک ؛ هستى ملک توست. تو به آن ها مهربانى. تو محبت را آفریده اى، پس چگونه در ملک تو با تو نزاع مى کند و چگونه براى دفاع از آن ها که تو دوستانش دارى و دوستى را در دلشان ریخته اى، در برابر تو به پا مى خیزند. آخر محبت این وکیل هاى مدافع از کیست و از کجاست که با تو نزاع کنند و با تو چانه بزنند؟

و لا تشارک فی امرک؛ تو در مدیریت و رهبری و در دستور شریکی نداری.

لاتضاد فی حکمک؛ تو در حکم و قضاوت مخالفی نخواهی داشت.

و لا یعترض علیک؛ و بر تو اعتراضی در این مدیریت و تدبیر نخواهد بود. کسی بر تو اعتراض ندارد. آخر اعتراض باید با آگاهی و احاطه همراه باشد و شریک تو باید از تو مدد نگرفته باشد و وکیل مدافع از کسانی که تو آنها را آفریدی، باید مهربانی را از تو نگرفته باشد و محاکمه‌چی تو، باید شناخت و آگهی‌اش به وسیله تو نباشد.

 

چون دنیا را عشرتکده می دانیم رنج ها را نمی فهمیم

وابستگی به دنیا

من می‌گویم چرا آن را سوزاندی، چرا جانش را گرفتی و یا چرا این را شکستی، چرا پدرش را بردی، گویا من به این ها مهربان‌ترم و یا از اینها آگاه‌ترم، در حالی که لک الخلق و الامر؛ آفرینش و فرماندهی از توست. تبارک الله رب العالمین.

ما این دنیا را عشرتکده حساب می‌کنیم و منزل خویش می‌شناسیم و این است که رنج‌ها را نمی‌فهمیم. ما داده‌ها را ملاک افتخار می‌دانیم و این است که با داشتن‌ها سرخوشیم و با از دست داد‌ن‌ها سر به زیریم. ما با این محدودیت و با این دید، می‌خواهیم با او که تمام هستی را در دست دارد، مباحثه کنیم و می‌خواهیم در کلاس اول و در روز اول این کلاس تمام اسرار فیزیک عالی را یک‌جا کشف کنیم و می‌خواهیم با این دست شَل، این بارهای سنگین را برداریم و معلوم است که می‌مانیم.

انسان با توجه به خودش و آنچه برای تربیت او شده می‌تواند این محدودیت را بفهمد و آن احاطه را بشناسد.آنچه تا دیروز عشق ما بود، امروز نفرت ماست و آنچه تا دیروز امید ما بود امروز ترس ماست.

انسان با این دیدار از خودش به کارهای دقیق و نقشه‌های حساب شده او می‌رسد که چگونه او را پیش برده و در زمان حرکت داده و در زمان ساخته است.

و این است که در این جایگاه می‌نشیند و پس از آن همه یأس و وحشت و پس از آن همه امید و طلب به این مرحله می‌رسد که هستی در دست توست و تو تنها مدیر و کارگزار آن هستی؛ انت الفاعل لما تشاء؛ و بر تو هیچ اعتراضی نیست و بر تو هیچ نزاعی نیست. تو غنا و کرامتی و ما فقر و رذالت. ما از تو می‌خواهیم در حالی که اگر بدهی یا محروم کنی بر تو اعتراضی نیست و با تو حرفی نیست.

.....................................................................................................................

مسئله رؤیـت هـلال


هو الذی جعل الشمس ضیاء والقمر نورا وقدره منازل لتعلموا عدد السنین والحساب ما خلق الله ذلك إلا بالحق یفصل الآیات لقوم یعلمون(یونس/ 5)؛ اوست خدایی که آفتاب را درخشان و ماه را تابان فرمود و سیر ماه را در منازل معین کرد، تا شماره سنوات وایام را بدانید.اینها را خدا جز به حق و مصلحت نظام خلقت نیافریده . خدا، آیات خود را برای اهل معرفت، مفصل بیان خواهد کرد.


ماه رمضان

رؤیت ماه مبارک رمضان و شوال، برخلاف سایر ماه ها، از دیرباز برای مسلمانان اهمیت زیادی داشته است. شوق دیدن هلال این دو ماه فرخنده، دیدگان را به سوی آسمان سوق داده است؛ نخست برای حلول ماه رمضان و آغاز ستیز آدمی با اهریمن درون و برون خویش و سپس برای پایان بخشیدن به امساک و به تن کردن جامه ی طهارت باطن. آری دیدن هلال شوال به معنی سربلندی مسلمانان از امتحانی دشوار است که پس از سی روز مبارزه با شیطان نفس حاصل می گردد.

همانطور که می دانید در شریعت مقدّس اسلام بسیاری از وظایف و عباداتِ فردی و اجتماعیِ مسلمانان بر اساس ماههای قمری است، و تشخیص آغاز و انجام هر ماه قمری نیز مبتنی بر رؤیت هلال می باشد. مراسم بسیار مهم و اساسی حج، تعیین روز عرفه و عید قربان، روزه ماه مبارک رمضان، شبهای قدر، ایام تاریخی مهم مانند: مبعث، غدیر، عاشورا و مهمتر از همه عید فطر همگی وابسته به رؤیت هلال هستند و حتی برخی وظایف مانند روزه عید فطر مردّد بین محذورین است که اگر روز آخر ماه رمضان باشد روزه اش واجب و اگر روز اول ماه شوال باشد روزه اش حرام است. به دلیل همین نقش اساسی و تأثیر گسترده، رویت هلال وسیله ای بس آسان و در دسترس برای تحقق اختلاف یا اتّحاد مسلمانان است. حتی اگر بتوان با وجود اختلاف، در اموری مثل روزه ی یوم الشکّ اوّل ماه رمضان یا احیای دو شب به نیّت لیلة القدر، مشکل را حل کرد، در تعیین روز عرفه و عید قربان و عید فطر چنین راهی وجود ندارد.

شوق دیدن هلال این دو ماه فرخنده، دیدگان را به سوی آسمان سوق داده است؛ نخست برای حلول ماه رمضان و آغاز ستیز آدمی با اهریمن درون و برون خویش و سپس برای پایان بخشیدن به امساک و به تن کردن جامه ی طهارت باطن. آری دیدن هلال شوال به معنی سربلندی مسلمانان از امتحانی دشوار است که پس از سی روز مبارزه با شیطان نفس حاصل می گردد

گذشته از جنبه های شرعیِ فردی، بازتاب اجتماعی دوگانگی و تفرقه در این امور را که بسیاری از اوقات به پاره ای اعتقادات مسلمانان نیز ضربه می زند، نباید از نظر دور داشت.

تشخیص درست و مطابق ضوابطِ شرعی اوّل ماههای قمری آنقدر مهم است که در روایاتی می خوانیم که پس از فاجعه اندوهبار و جانکاه عاشورا، نفرین فرشته ای در حقِّ قاتلانِ حضرت ابا عبداللّه الحسین(ع) ؛موفّق نشدنِ آنان به اعمال و وظایف عید قربان و فطر و ماه رمضان است:

قال أبوعبدالله(ع): لمّا ضُرب الحسین بن علی(ع) بالسیف فسقء ثمّ ابتُدِرَ لیقطع رأسه نادی منادٍ من بُطنان العرش: «ألا أیّتها الأُمّة المتحیّرة الضالّة بعد نبیّها! لا وفّقکم اللّه لأضحی ولا لفطر» ثم قال أبو عبداللّه(ع): فلا جرم واللّه ما وفِّقوا ولا یُوفَّقون حتّی یَثْأرَ ثائرُ الحسین(ع). (من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص175، ح 2059)

امام صادق(ع) فرمودند: وقتی که امام حسین(ع) با ضربه شمشیر از پا افتاد... و سرش را بریدند یک منادی از میان عرش این ندا داد «ای اُمتی که بعد از پیامبرش سرگردان و گمراه شدید خداوند شما را به انجام اعمال هیچ عید قربان و عید فطری موفق نگرداند». و به خدا قسم دیگر نه موفق بر آن شدند و نه موفق خواهند شد تا آن که خونخواه حسین(ع) قیام کند.

سیّد ابن طاوس پس از ذکر این حدیث، روایت زیر را به نقل از دلائل الإمامة در اقبال نقل کرده است:

ولکن أُخبرکم بعلامات الساعة: یشیخ الزمان، ویکثر الذهب، وتشحُّ الأنفس، و تعقم الأرحام، و تقطع الأهلّة عن کثیر من الناس؛ ولی شما را به علائم آخرالزمان آگاه می سازم: زمانه طولانی می شود، طلا زیاد می شود، آدمیان بخیل می شوند، رحم ها (زنان) عقیم می شوند و رابطه اکثر مردم با اول ماه ها قطع می شود.

امام صادق(ع) فرمودند: وقتی که امام حسین(ع) با ضربه شمشیر از پا افتاد... و سرش را بریدند یک منادی از میان عرش این ندا داد «ای اُمتی که بعد از پیامبرش سرگردان و گمراه شدید خداوند شما را به انجام اعمال هیچ عید قربان و عید فطری موفق نگرداند». و به خدا قسم دیگر نه موفق بر آن شدند و نه موفق خواهند شد تا آن که خونخواه حسین(ع) قیام کند

وی ذیل آن افزوده است:

این اقتضا می کند که هلال ماه به خاطر عقوبت خداوند پنهان می ماند، پس علم به هلال ماه فقط با هدایتی از جانب خداوند صورت می گیرد، چنین کسی به چیزی مشرف شده است که سپاسگزاران از شکر آن عاجزند و شکر مخصوص خدایی است که ما را به آن آگاه ساخت. (رؤیت هلال، ج 3، ص 1546)

اختلاف در ثبوت هلال ماههای مباک رمضان، شوال و ذی حجّه در کشورهای اسلامی تاکنون پیامدهای بسیار ناگواری داشته است تا آنجا که یکی از فقهای معاصر در این زمینه می نویسد:

 اختلاف اسفناکی بارها در طی سالهای اخیر در امر رؤیت هلال شهد شیرین عید را در کام همه تلخ کرد. گروهی امروز نماز عید می خواندند و می گفتند: «أسألک بحقّ هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیداً... » و فردا گروه دیگری در همان شهر و گاه در همان مسجد همین عبارت را می گفتند و معلوم نبود منظور از «المسلمین» در این عبارات کیست؟ عدّه ای به هم تبریک می گفتند و جماعتی در حال روزه بودند و دعای «یا علیُّ یا عظیم... و هذا شهر عظّمته و کرّمته... و هو شهر رمضان...» می خواندند و گاه حتّی در یک خانه این اختلاف جانکاه دیده می شد ... . مردم از این بیم دارند که در سالهای بعد نیز این امر تکرار شود و در نتیجه بعضی از ناآگاهان، تعلیمات اسلام را زیر سؤال ببرند. این امر هنگامی نگران کننده تر می شود که می بینیم در اغلب کشورهای اسلامی مسأله رؤیت هلال حل شده و لااقل اهل یک کشور با یکدیگر هماهنگ هستند، ولی در کشور ما چگونه است؟ شاید تنها ما هستیم که این مسأله را حل نکرده ایم با اینکه فقهای قوی و آگاهی داریم.(چند نکته مهم درباره رؤیت هلال،ص 4 )
این اقتضا می کند که هلال ماه به خاطر عقوبت خداوند پنهان می ماند، پس علم به هلال ماه فقط با هدایتی از جانب خداوند صورت می گیرد، چنین کسی به چیزی مشرف شده است که سپاسگزاران از شکر آن عاجزند و شکر مخصوص خدایی است که ما را به آن آگاه ساخت

منشأ اختلاف

برای روشن شدن موضوع بر اساس مبانی فقهی، دلایلی وجود دارد كه اختلافات موجود را هم معمولی جلوه می دهد و هم راه هایی برای كم كردن اختلافات در آن پیش بینی شده است. مسئله زیر را از رساله های عملیه ملاحظه فرمایید:

اول ماه به پنج چیز ثابت مى شود:

اول ـ آنكه خود انسان ماه را ببیند. دوم ـ عده اى كه از گفته آنان یقین پیدا مى شود، بگویند ماه را دیده ایم. و همچنین است هر چیزى كه به واسطه آن یقین پیدا شود.

سوم ـ دو مرد عادل بگویند كه در شب، ماه را دیده ایم، ولى اگر صفت ماه را برخلاف یكدیگر بگویند، اول ماه ثابت نمى شود.  (بینه شرعیه)

چهارم ـ سى روز از اول ماه شعبان بگذرد كه به واسطه آن، اول ماه رمضان ثابت مى شود، و سى روز از اول ماه رمضان بگذرد كه به واسطه آن، اول ماه شوال ثابت مى شود.

پنجم ـ حاكم شرع حكم كند كه اول ماه است.

در واقع آنچه که یقین آور است می­تواند ملاک و مستند قرار بگیرد، و از اینجاست که اختلاف حاصل می­گردد. یعنی برای شخصی از طریق یکی از راهها، یقین حاصل می شود و برای شخص دیگری چنان یقینی حاصل نمی گردد، و البته چنین چیزی، طبیعی تلقی می گردد و مشکلی را هم برای کسی ایجاد نمی کند. چون هر کس وظیفه دارد به یقین خود عمل کند ولو اینکه دیگران از این یقین برخوردار نباشند. بنابراین اختلافی که پدید می آید، بدون دلیل نیست. برای این اختلاف دو منشا می توان در نظر گرفت:

با توجه به اختلاف مبنایی که در فتوا بیان شد، معتبر بودن شهادت آنها نزد یک مرجع، به آن معنا نیست که لزوما شهادت آن دو نزد مرجع دیگر نیز معتبر باشد زیرا ممکن است مثلا آن دو فرد ماه را با چشم مسلح دیده باشند در حالی که مرجع دوم، دیدن با چشم مسلح را برای ثبوت ماه کافی نداند

الف- اختلاف در مبنا و فتوا:

به این معنی که ممکن است مرجعی در تعیین ثبوت هلال، اختلاف افق را قبول نداشته باشد و مرجع دیگری آن را قبول داشته باشد. یا مرجعی تنها رویت ماه از طریق چشم غیر مسلح را ملاک بداند اما مرجع دیگر یقین به حلول ماه از هر طریقی ولو با چشم مسلح را کافی بداند.

بنابراین ثبوت رویت هلال برای یک مرجع، دلیل آن نیست که برای مرجع دیگری نیز ثابت شده باشد چرا که چه بسا فتاوای آن دو در مورد ثبوت هلال، متفاوت باشد.

ب-  ملاک اعتبار بینه شرعیه :

درست است که به اتفاق همه مراجع، شهادت دو مرد عادل برای ثبوت هلال کافی است اما باید توجه داشت که:

اولا: با توجه به اختلاف مبنایی که در فتوا بیان شد، معتبر بودن شهادت آنها نزد یک مرجع، به آن معنا نیست که لزوما شهادت آن دو نزد مرجع دیگر نیز معتبر باشد زیرا ممکن است مثلا آن دو فرد ماه را با چشم مسلح دیده باشند در حالی که مرجع دوم، دیدن با چشم مسلح را برای ثبوت ماه کافی نداند.

 ثانیا: عدالت بینه برای پذیرش قولشان شرط است لذا عدالت هر یک از آن دو، باید برای هر مرجعی که می خواهد به حرف آنها اتکا کند، ثابت شده باشد. ضمنا در بسیاری از موارد، معتمدان یک منطقه، رویت خود را تنها به اطلاع یکی از مراجع می رسانند که آن مرجع به استناد حرف آنها، حکم به عید فطر می کند اما مراجع دیگر که از این بینه اطلاع نیافته اند چنین حکمی صادر نخواهند کرد.

نتیجه اینکه، این اختلاف کاملا ریشه در مبانی فقهی دارد و بدون دلیل و مدرک معتبر نیست.

  راه حل از آنچه گذشت به روشنی در می یابیم که مسئله ثبوت رویت هلال مسئله ای تقلیدی نیست و آنچه برای شخص مکلف ملاک و معیار است یقین او به تحقق موضوع می باشد. اما خود همین مسئله می تواند به بروز اختلاف در میان مسلمانان و در نهایت اختلال نظام منجر گردد. چرا که ممکن است برای شخصی یقین به ثبوت رویت هلال حاصل گردد و برای شخص دیگری چنین یقینی تحقق نیابد و مشکل وقتی جدی تر می شود که این مسئله در میان مراجع متعدد در یک عصر حاصل شود که خود موجب ایجاد توهم تقلیدی بودن مسئله در بین مقلدین آنان می گردد. بنابراین، این سوال به وجود خواهد آمد که در هنگام بروز چنین اختلافی چه باید کرد؟

صدور حکم حکومتی جزء اختیارات و وظایف حاکم شرع اسلامی است و صدور این گونه احکام و اوامر در موضوعات، حجیت شرعی دارد و لازم الاتباع است. علاوه بر آنکه در این خصوص، حکم حاکم از موارد اثبات کننده حکم شرعی و طریقه ثبوت رؤیت هلال نیز شمرده شده است. لذا اعلام ثبوت رؤیت هلال و اعلام عید منحصراً از اختیارات حاکم شرع و رهبری سیاسی مذهبی است

برای پاسخ به این پرسش، با توجه به آنچه که شرع و عقل ما را بدان رهنمود می کنند راه حل را باید در حکم حاکم شرع جستجو نمود. همانطور که حکم او یکی از طرق اثبات رویت هلال نیز شمرده شده است. برای روشن شدن مسئله ابتدا باید معیارها و شرح وظایف و حوزه کاری مرجعیت تقلید و حکومت اسلامی را شناخت تا بتوان موضوع را به خوبی تبیین نمود. در این راستا، توجه به نکات ذیل ضروری است:

1.       در علم فقه، نظر فقیه و مرجع تقلید، از موارد و معیارهای اثبات رؤیت هلال ذکر نگردیده و آثار شرعی بر قول فقیه و مرجع تقلید (بما هو فقیه و مفتی) مترتب نشده است.

2.       ادله وجوب تقلید از فقهاء از باب رجوع جاهل به عالم است که فقط در محدوده بیان احکام شرعی فقهی اعتبار دارد و شامل موضوعات احکام نیست، زیرا تشخیص موضوع با خود مکلف است و تقلید در آن جایز نیست و چون ثبوت رؤیت هلال از موضوعات است قابل تقلید نیست.

3.       صدور حکم حکومتی جزء اختیارات و وظایف حاکم شرع اسلامی است و صدور این گونه احکام و اوامر در موضوعات، حجیت شرعی دارد و لازم الاتباع است. علاوه بر آنکه در این خصوص، حکم حاکم از موارد اثبات کننده حکم شرعی و طریقه ثبوت رؤیت هلال نیز شمرده شده است. لذا اعلام ثبوت رؤیت هلال و اعلام عید منحصراً از اختیارات حاکم شرع و رهبری سیاسی مذهبی است.

4.       مردد بودن اول ماه رمضان و عید فطر در چند روز موجب هرج و مرج و سرگردانی مؤمنین و اختلال در نظام جامعه شیعه می گردد از این رو اعلام آن از شؤون حاکم اسلامی می باشد.

5.       صدور حکم حکومتی نمی تواند دارای تکثّر و اختلاف باشد، بر خلاف احکام شرعی فقهی که قابل تکثّر و محل ابراز آراء و نظرات مختلف است.

ماه رمضان

با توجه به معیارها و ویژگیهایی که در مسئله ثبوت رؤیت هلال و اعلام عید وجود دارد، این امر از اختیارات انحصاری حاکم شرع و رهبری سیاسی مذهبی است. بنابراین اگر حاکم شرع حکم به افطار کرد و عید فطر را اعلام نمود بر همه مسلمانان و حتی مجتهدین تبعیت از این حکم واجب است و در عرض حکم حاکم شرع دیگری نمی تواند حکم صادر نماید. به جهت این که حاکم شرع یکی بیش نیست و اگر در عرض حکم حاکم شرع عادل، شخص دیگری هم حق حکم کردن داشته باشد ناامنی و هرج و مرج و اختلال نظام لازم می آید و این مورد تایید عقل و شرع نیست.

البته اگر کسی تشخیص داد که حاکم در یک حکم یا تشخیص موضوع حتی بر اساس فتوای خودش خطا کرده فقط خود بدون معارضت می تواند به تشخیص خود عمل کند، بطور مثال حاکم با بیان اینکه رویت هلال برای او اثبات شده، عید فطر را اعلام می دارد در حالی که شخص مکلفی که شامل مرجع تقلید نیز می شود یقین دارد که چنین نیست، نظر این فرد نمی تواند بر نظر دیگران تسری پیدا کند و دیگران اگر احراز نکنند و علم تحصیل نکنند نمی توانند به صورت تقلیدی مطابق احراز او ترتیب اثر دهند.  

از نظر اسلام بسیاری از موارد تقلیدی نیست: در اصول دین و مبادی استنباط تقلیدی نیست و در ضروریات فقهی نیز تقلید معنایی ندارد. به طور مثال وجوب صلاة واجب است و احتیاجی به تقلید ندارد موضوعات عرفیه و علمیه نیز جای تقلید نیست، و تنها در احکام فرعیه و عملیه که احتیاج به نظر و اجتهاد است باید تقلید کرد.

یک شبـهه

ممکن است بعضی ادعا کنند چون مورد ثبوت رؤیت هلال ماه شوال نظیر موارد دوران امر بین المحذورین است یعنی یا رؤیت هلال و عید ثابت است که وجوب افطار را به دنبال دارد و از موارد امر به معروف (وجوب افطار) خواهد بود و یا رؤیت هلال و عید ثابت نیست و حرمت افطار را به دنبال خواهد داشت و از موارد نهی از منکر(حرمت افطار) خواهد بود، در نتیجه بر مجتهدین و مراجع تقلید از باب امر به معروف و نهی از منکر لازم و واجب است که در این مسأله دخالت و اظهار نظر کنند. ولی این شبهه با اندک دقتی برطرف می شود. چون امر به معروف و نهی از منکر در جایی است که معروف و منکر قطعی و مسلم باشند، تا بتوان به آن امر یا از آن نهی کرد و ادله وجوب امر به معروف و نهی از منکر شامل مورد بحث که غالباً مقطوع الوجوب و الحرمة نیست و اصل وجوب و حرمت آن مشکوک است نمی شود. مضافاً بر این که در این صورت باید همه مردم در مسئله ثبوت رؤیت هلال دخالت کنند، چون امر به معروف بر همه مسلمانان واجب است و حال اینکه این منجر به هرج و مرج و مختل شدن نظام جامعه می گردد. به علاوه همچنان که گفتیم ثبوت هلال از موضوعات است و در موارد اشتباه در این گونه موضوعات در صورتی که علم به حکم شرعی وجود داشته باشد لازم نیست اشتباه و غفلت او را گوشزد کرد.

مصداق حاکم شرع

با توجه به آنچه در این نوشتار ارائه گردید، مسئله رویت هلال علیرغم اینکه از اهمیت قابل توجهی برخوردار می باشد، امری مشکل آفرین نخواهد بود، چرا که هر شخص مسلمانی مکلف به انجام تکلیف شرعی خود براساس یقین خویش می باشد. و در موارد اختلاف نیز حکم حاکم شرع، فصل الخطاب و رافع مشکل خواهد بود

با توجه  به بحث گذشته ممکن است سوالی نمایان شود و آن اینکه: حاکم شرع کیست و آیا هر مجتهدی حاکم شرع است؟

در پاسخ باید گفت حاکم شرع همان ولی امر بالفعل است. و طبعا "صلاحیت" با "فعلیت" متفاوت است. ممکن است مجتهدین بسیاری باشند که صلاحیت عهده داری ولایت امر مسلمین را دارا باشند اما به محض این که به طریق مشروع و مقبول کسی ولایت امر را به عهده گرفت کسی در عرض او بالفعل حق ولایت ندارد. امام حسن و امام حسین علیهماالسلام هر دو امام هستند و هر دو معصوم هستند، اما تا وقتی که امام حسن علیه السلام حضور دارد ولایت تشریعی منحصرا بر عهده ایشان است و امام حسین علیه السلام هم مانند آحاد امت تابع اوست و بعد از شهادت امام حسن علیه السلام، امام حسین علیه السلام عهده دار ولایت می شود. شان حاکم شرع و ولایت چیزی است، شان اجتهاد و فقاهت چیزی دیگر . هر یک در جای خود محترم و عزیز هستند.

با توجه به آنچه در این نوشتار ارائه گردید، مسئله رویت هلال علیرغم اینکه از اهمیت قابل توجهی برخوردار می باشد، امری مشکل آفرین نخواهد بود، چرا که هر شخص مسلمانی مکلف به انجام تکلیف شرعی خود براساس یقین خویش می باشد. و در موارد اختلاف نیز حکم حاکم شرع، فصل الخطاب و رافع مشکل خواهد بود. 

...........................................................................................

وضعیت شیطان در ماه رمضان


وسوسه شیطان بنوعی فرصت سخاوت انگیز خداوند به بنده های خویش است. بدین معنا که هر که بر وسوسه او غلبه کند "جهاد اکبر" کرده است. بدون وسوسه، دیگر اطاعت از خدا یکطرفه و بدون اختیار خواهد شد و هیچ لطفی نخواهد داشت. وقتی هم که اطاعت اجباری گردد، دیگر نیازی به وحی، ماموریت الهی(نبوت و امامت)، بندگی و دین نخواهد بود. جهان بدون وسوسه یعنی جهانی که در آن دین، بندگی، ذات بشیر و نذیر و نظیر آنها وجود ندارد.


امام و شیطان

یکی از مشکلاتی که نوع بشر و بخصوص شخص مسلمان به آن دچار است، وسوسه شیطان می باشد. رمضان ماهی است که در آن شیاطین در غل و زنجیر هستند و چون نمی توانند کسی را وسوسه کرده و بیازارند، فقط فریاد میکشند. اگر اذن خدا نبود شیطان قادر به وسوسه آدمی نمیگشت.

وسوسه شیطان بنوعی فرصت سخاوت انگیز خداوند به بنده های خویش است. بدین معنا که هر که بر وسوسه او غلبه کند "جهاد اکبر" کرده است. بدون وسوسه، دیگر اطاعت از خدا یکطرفه و بدون اختیار خواهد شد و هیچ لطفی نخواهد داشت. وقتی هم که اطاعت اجباری گردد، دیگر نیازی به وحی، ماموریت الهی(نبوت و امامت)، بندگی و دین نخواهد بود. جهان بدون وسوسه یعنی جهانی که در آن دین، بندگی، ذات بشیر و نذیر و نظیر آنها وجود ندارد.

ماموریت شیطان وسوسه و گمراه ساختن است. آنهایی که این را می دانند بدون ترس از خواسته شیطان پای را در راه گذارده و به هدف میرسند. اما آنهایی که با حقیقت موضوع آنشا نیستند، گمراه شده و پای را در دام او می نهند. شیطان در آغاز وسوسه کرده سپس زخم میزند. آشکار است که او بدون اذن پروردگار قادر به کاری نخواهد بود. خداوند به کسانیکه که توسط شیطان فریفته می شوند فرصت بازگشت میدهد و اگر قدر این فرصت دانسته نشود، آنگه شیطان است که کنترل او را به دست میگیرد. چنانچه در قرآن کریم آمده است: "همانا شیاطین را دوستان منکران قرار دادیم."(سوره اعراف: آیه 27)

خداوند در ماه رمضان شیطان را چون سگی رام در بند میکند. این سگ فقط از دور پارس میکند. اما اگر با دستان خود زنجیرش را باز کنید، خداوند اجازه میدهد بر شما چیره گردد. سوالی مطرح می شود: "اگر فرشتگان مبرا از گناه هستد، پس چرا شیطان گناه کرد؟" پاسخ این که شیطان از اجنه است و فرشته محسوب نمیشود. او جنی بود در میان فرشتگان. فرشتگان مبرا از گناه هستند. اما جن گاهی اطاعت دارد و گاهی عدم اطاعت. اگر خداوند کسی را رها کند، شیطان از راه جسمانی و نفسانی بر او چیره میگردد. خداوند نیروی نفسانی او را در اختیار شیطان قرار می دهد.

..........................................................................................

قرآن و  ماه مبارک رمضان


عظمت ماه مبارک رمضان به نزول قرآن کریم در آن است. انسان در این ماه میهمان خداوند است و خداوند هم در این ماه غذایى به نام قرآن برای انسانها فرستاده است.


قرآن مجید

از رسول الله(صلى الله علیه وآله) رسیده است: «اِنّ هذا القرآن مأدبة الله» قرآن غذى آماده الهى است. قرآن سفره نیست كه هر كسى غذى خود را همراه بیاورد و آن را در سر سفره قرآن بخورد. كسى حق ندارد كه خواستههى خود را بر قرآن تحمیل كند، برداشتهى خود را به حساب قرآن گذارد. قرآن غذایى است آماده، هر كسى گرسنه معارف باشد از این غذا استفاده مى كند.

قرائت قرآن به ویژه در ماه روزه ، از اعتبار و ثواب خاصى برخوردار است .

امام باقر (علیه السلام) فرمود: هر چیزى ، بهارى دارد و بهار قرآن ، ماه رمضان است .(1)

پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) طى خطبه معروف شعبانیه در آستانه ماه مبارك رمضان فرمود: كسى كه در این ماه یك آیه از قرآن تلاوت كند، به او ثواب كسى كه در سایر ماه ها ختم قرآن كند، داده مى شود.(2)

همچنین در دعاى روز دوم ماه مبارك مى خوانیم : پروردگارا! در این روز مرا به تلاوت قرآن موفق بدار.(3)

خداوند در این ماه ما را به قرآن خواندن فرا خوانده است و با ما درى این ماه سخن مى گوید. اگر كسى بخواهد با ظاهر قرآن در تماس باشد باید ظاهر پاك و طاهرى داشته باشد، بدون طهارت و وضو نمى شود با ظاهر قرآن در تماس بود، حتى نمى شود قرآن را به لب گذاشت و بوسید. امّا با محتوا، معنا، تفسیر و جان قرآن را {لایَمَسُّهُ اِلاّالْمُطَهَّرُون}(سورة واقعه آیه 79)اهل بیت عصمت و طهارت را خدا از هر آلودگى منزه و پاك كرد، اینها كه مطهّرند. مى توانند با محتوى قرآن در تماس باشند. با جان و روح قرآن در ارتباط بوده و خود، قرآن متحرك باشند.

تدوین قرآن و اینكه آیه اى در كدام سوره و در كنار آیه دیگر قرار گیرد، با راهنمایى جبرئیل و هدایت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) صورت مى گرفت . بر این اساس بسیارى از سوره هاى مكى به حسب ظاهر باید در اوایل قرآن قرار داشته باشند در حالیكه در اواخر آن دیده مى شوند؛ زیرا قرآنى كه از لوح محفو1 به آسمان چهارم بیت المعمور رسیده ، این گونه تدوین گردیده است

انسان در این ماه مهمان سفره پربار قرآن است، هر كسى به اندازه نیاز و استعدادش مى تواند از آن تغذیه شود.

ماه مبارك رمضان مستقیماً به خداوند سبحان استناد دارد. تنها ماهى كه در قرآن كریم نام او آمده است ماه مبارك رمضان است و این ماه را خداوند سبحان به نزول قرآن معرفى كرد و فرمود:

{شَهْرُ رَمَضان الَّذُى اُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآن} ( بقره/ 185)

از شیخ صدوق ، رحمة الله به سندى از عمروالشامى از امام صادق علیه السلام نقل مى كند:

به درستى كه ماه ها در نزد خداى متعال ، دوازده ماه است ، در كتاب خدا؛ روزى كه پروردگار، آسمان ها و زمین را خلق فرمود، پس ابتداى ماه ها، ماه خداوند است و آن ماه رمضان است و قلب ماه رمضان شب قدر است ، و قرآن در اولین شب ماه رمضان ، نازل شده است . پس با قرآن به استقبال ماه بروید. (4)

نزول قرآن در شب قدر نزول جمعى قرآن را بازگو مى كند كه از عالم عرش به عالم بیت المعمور صورت گرفت : شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن .( بقره/ 185) و لكن نزول قرآن به زمین كه نزول تدریجى لقب گرفته است از آغاز بعثت با اقرء باسم ربك الذى خلق (علق/ 1)؛ آغاز گردید و در طول 23 سال بعثت استمرار یافت .

تدوین قرآن و اینكه آیه اى در كدام سوره و در كنار آیه دیگر قرار گیرد، با راهنمایى جبرئیل و هدایت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) صورت مى گرفت . بر این اساس بسیارى از سوره هاى مكى به حسب ظاهر باید در اوایل قرآن قرار داشته باشند در حالیكه در اواخر آن دیده مى شوند؛ زیرا قرآنى كه از لوح محفو1 به آسمان چهارم بیت المعمور رسیده ، این گونه تدوین گردیده است .

قرآن مجید
ویژگی های قرآن

 قرآن از لحاظ محتوا و از حیث كلمات و جملات معجزه است و این امتیازات و از ویژگى هاى قرآن است و هیچ یك از كتب آسمانى چنین نبوده اند. هر یك از سایر كتب آسمانى در قلب پیامبر القاء گشته و با كلمات پیامبر مربوء به زیور كلمات در آمده است .

ویژگى دیگر قرآن آن است كه به زمان خاص و یا به مردم ، زبان ، نژاد و فرهنگ خاص اختصاص ندارد؛ كتاب قانون براى ابناى بشر در تمام اعصار و شهرها است و راز حلاوت و كهنه نشدن آن را نیز مى توان در همین مساءله جویا شد.

هیچ یك از كتب آسمانى به اندازه قرآن ، بشر را به مبارزه و تحدى دعوت نكرده ؛ زیرا به سه دلیل تحریف پذیر نیست: اولا؛ آیات آن ساخته فكر و ذهن بشر نیست تا دیگران نظیر آن را بیاورند و یا در آن دخل و تصرف كنند.

ثانیا؛ پروردگار خود حامى اوست .

ثالثا؛ در هر زمان حافظان و پاسدارانى چون ائمه معصوم (ع ) داشت و دارد كه به دفاع از آن برخاسته و تا پاى جان از آن پاسدارى كنند. امروز نیز مهدى موعود (عج ) حافظ و پاسدار آن است و دست هر تحریف كننده اى را رو مى سازد.(4)

 تلاوت قرآن در این ماه مبارک می تواند ما را چندین برابر از نورانیت قرآن کریم بهره مند ساخته و درجات بالایی از کمال را برایمان به همراه داشته باشد. و هرکس به قدر ظرفیت موجود از معارف آن بهره ببرد.

11نکته بهرمندی بیشتر از رمضان


برای استفاده بهینه از زمان، در هنگام رفت و آمد، ذکر بگویید (البته ذکرهای بدون صدا و آرام تا شائبه ریا به وجود نیاید). سعی کنید از مرحله ذکر زبانی به مرتبه توجه به معنای ذکر و ذکر قلبی و یاد واقعی خداوند برسید؛ به طوری که او را حاضر و ناظر بر خود بدانید.


ماه رمضان

میهمانی خداوند، به معنای اکرام و رحمت خاص الهی بر بندگان است؛ بر اساس روایات، چند موضوع نشان از میهمانی خداوند است که عبارتند از:

1. از شب اول ماه رمضان درهای بهشت باز می‌شوند و تا شب آخر بسته نمی‌شوند.1

2. از ابتدا تا انتهای ماه رمضان، درهای جهنم بسته می‌شوند.2

3. شیاطین در بند و زنجیر می‌شوند تا نتوانند روزه بندگان را خراب کنند.3

4. ماه رمضان، ماهی است که اولش رحمت است و وسطش آمرزش گناهان و آخرش آزادی از آتش جهنم؛4 یعنی ما با رحمت الهی به میهمانی دعوت می‌شویم و آمرزیده می‌شویم و در پایان میهمانی به عنوان جایزه و هدیه یادگار میهمانی، از آتش جهنم آزاد می‌شویم.

5. شب قدر در این ماه است که ارزش آن از هزار ماه بیشتر است و عبادت در آن، نتایج بسیاری دارد و سرنوشت یک سال بندگان در آن تعیین می‌گردد.5

به طور کلی برای بهره برداری از ماه مبارک رمضان، هر کسی باید متناسب با موقعیت شغلی و وضعیت جسمانی و روانی خویش، برنامه ریزی کند.

 

«برنامه ریزی برای عبادت‌ در ماه مبارک رمضان»

در ماه مبارک رمضان، علاوه بر عبادت‌های معمول و همیشگی - مانند نمازهای یومیه - عبادات واجب و مستحب دیگری نیز اضافه شده‌اند؛ مانند روزه گرفتن که در سایر ماه‌های سال بر ما واجب نیست و نیز انجام دادن اعمال مستحبی که در این ماه تأکید فراوانی بر آن‌ها شده است؛ مانند تلاوت قرآن، خواندن دعا و... .

سعی کنید اولاً میزان خواب خود را خیلی تغییر ندهید و ثانیاً وقت آن را نیز خیلی به هم نزنید؛ فقط با کمی تغییر در چرخه خواب، برنامه خواب و استراحت خود را ادامه دهید؛ مثلاً اگر هنگام سحر حدود یک ساعت (برای سحری خوردن و خواندن نماز شب و نماز صبح بیدار می‌مانید، این مقدار از خواب را سعی کنید در روز جبران کنید؛ به عنوان مثال بعد از نماز ظهر و عصر با توجه به این که ناهار از برنامه روزانه حذف شده است، همان وقت را به استراحت و خواب اختصاص دهید تا هم خواب شما جبران شود و هم مقداری از شب را بتوانید بیدار بمانید و از وقتتان استفاده بهتری بکنید.

سعی کنید دائم الوضو باشید و حتی قبل از خواب نیز وضو بگیرید و به بستر خواب بروید؛ زیرا در ماه مبارک رمضان، خواب نیز عبادت است و نفس کشیدن تسبیح به حساب می‌آید

علاوه بر آن چه بیان شد، رعایت نکات زیر بر کیفیت استفاده از ماه مبارک رمضان می‌افزاید:

1- برای استفاده بهینه از زمان، در هنگام رفت و آمد، ذکر بگویید (البته ذکرهای بدون صدا و آرام تا شائبه ریا به وجود نیاید). سعی کنید از مرحله ذکر زبانی به مرتبه توجه به معنای ذکر و ذکر قلبی و یاد واقعی خداوند برسید؛ به طوری که او را حاضر و ناظر بر خود بدانید.

بهترین ذکر، به ویژه برای رفع بعضی مشکلات ظاهری و نیز روحی و روانی، ذکر استغفار و لا اله الا الله است.

2- سعی کنید دائم الوضو باشید و حتی قبل از خواب نیز وضو بگیرید و به بستر خواب بروید؛ زیرا در ماه مبارک رمضان، خواب نیز عبادت است و نفس کشیدن تسبیح به حساب می‌آید.

3-از شب زنده داری و احیا - به ویژه در شب‌های تعطیلی - به مقدار حال و کشش روحی غفلت نکنید. شاید یکی از مهم‌ترین اعمال در ماه مبارک، شب زنده‌داری، تهجد، استغفار و نماز شب در نیمه شب‌هاست.

4- حتماً در یکی از مجالس بیان احکام و معارف دینی و موعظه، در مساجد یا حسینیه‌ها شرکت کنید.

بسیاری از عالمان و مجتهدان نیز مقید به موعظه هستند و به مصیبت‌های گویندگان گوش فرا می‌دهند تا دل و جان خود را به واسطه شنیدن معارف دینی متذکر و نورانی سازند.

از هدر دادن انرژی بی‌جا و بی‌مورد مثل سخن غیر لازم و تماشای برنامه‌های تلویزیونی غیرضروری اجتناب کنید و به عبارت دیگر، با سکوت بیشتر و کنترل حواس، از هدر دادن انرژی جلوگیری کنید؛ به تمرکز خود بیفزایید و فرصت‌های جدیدی برای انجام دادن کارهای مهم‌تر ایجاد کنید

به طور کلی، شرکت در مجالس مذهبی، خود را در معرض نفحات و نسیم‌های رحمت الهی قرار دادن است و این، نقش مهمی در حفظ دین و معنویت انسان دارد.

5-از انجام دادن ورزش‌های سنگین در طول ماه رمضان اجتناب کنید و در این ماه سعی کنید ورزش‌های سبک و آرام (مانند پیاده روی یا نرمش) انجام دهید.

6- از غذاهای قندی و پروتئین دار در رژیم غذایی خود بیشتر استفاده کنید؛ مانند خرما و لبنیات.

7- از پرخوری هنگام افطار و سحری پرهیز کنید؛ زیرا علاوه بر این که چرخه خواب شما را به هم خواهد زد، از سایر برنامه‌های عبادی و درسی نیز بهره کافی را نخواهید برد.

8- از هدر دادن انرژی بی‌جا و بی‌مورد مثل سخن غیر لازم و تماشای برنامه‌های تلویزیونی غیرضروری اجتناب کنید و به عبارت دیگر، با سکوت بیشتر و کنترل حواس، از هدر دادن انرژی جلوگیری کنید؛ به تمرکز خود بیفزایید و فرصت‌های جدیدی برای انجام دادن کارهای مهم‌تر ایجاد کنید.

ماه رمضان

9- بر ترک محرماتی که بر اعضای دیگر لازم گردیده - به ویژه محرمات چشم، گوش و زبان و نیز استفاده از غذای حلال، اهتمام ویژه‌ای داشته باشید.

10- در شبانه روز چند نوبت قرآن تلاوت کنید؛ برای مثال حدود پانزده دقیقه در روز و پانزده دقیقه در شب.

11- دعاها را تقسیم کنید و آن‌ها را در چند نوبت در شبانه روز بخوانید. روزها به همان مقدار دعایی که بین نماز یا بعد از نمازهای یومیه خوانده می‌شود، اکتفا کنید. اما شب‌ها وقت بیشتری را صرف خواندن دعا کنید. اگر بعضی از دعاها طولانی است، لازم نیست هر شب همه آن دعا را بخوانید.

به هر حال سعی کنید بهترین بهره را از این ماه عزیز و پر برکت ببرید و اجازه ندهید که به راحتی از دستتان برود،نباید اجازه دهیم که گرسنگی و ضعف روزها ما را کلافه کرده از عبادت غافل کند و پرخوری و تبعاتش شب های ما را ضایع کند . ماه مبارک رمضان فرصت مناسبی است تا با توبه و استغفار بار گناهان خود را سبک کنیم از کجا معلوم که به ماه رمضان بعدی برسیم ؟؟؟

 

ماه رمضان ماه انتظار

ماه رمضان

از دیگر عواملی که می توانند موجب ارتقاء درجه روزه شوند انتظار و گره گشایی مشکلات مردم است که به توضیح آن می پردازیم:

انتظار 

یكى از عوامل ارتقاء روزه ، توجه به امام غایب و در انتظار آن حضرت به سر بردن است. بر ما فرض است كه همیشه به ویژه در ماه رمضان ، بالاخص در شب هاى قدر، به یاد آن امام باشیم . نیایش هاى ماه مبارك رمضان را مى توان انتظار نامه لقب داد. برخى از دعاهاى ماه رمضان به ما رهنمود مى دهند كه :الف) باید به واسطه فیض میان خالق و مخلوق توجه كرد.ب) واسطه فیض ، جز امام زمان نیست .

ج) باید هماره چشم به راه طلوع آن خورشید و منتظر بهار پربار آفرینش بود.(1)

سید بن طاووس مى نویسد: شب قدر باید دعاى فرج امام زمان را بیشتر خواند؛ پس ماه رمضان ماه انتظار است . در فصل امام شناسى سخن از توجه بیشتر این ماه به مساءله امامت به میان آمد و اینك بدین نكته اشاره داریم كه در این ماه باید بیشتر بدان پرداخته شود. در دعاى هر شب ماه رمضان دعاى افتتاح بدان توجه شده است : ... والخلف الحجة المهدى ، حججك على عبادك ، اللهم و صل على ولى امر القائم ... المؤ مل و العدل المنتظر... اللهم اجعله الداعى الى كتابك و القائم بدینك ، استخلفه فى الاءرض ... اللهم انا نشكو فقد نبینا... و غیبة ولینا... .(2)

یكى از عوامل ارتقاى درجه روزه، انتظار است ؛ انتظار، همان امیدى كه از كانون فطرت آدمى فوران مى كند، و به نوبه خود داراى اركانى است : منتظِر، منتظَر، و مساله مورد انتظار.

تردیدى نیست كه هر كس ، داراى هر فرهنگ و پیرو هر مكتبى باشد، به گونه اى در انتظار به سر مى برد و اختلاف در ایده آل و مورد انتظار افراد است و جامع و قدر مشترك این است كه هر كسى ، روز بهى مى طلبد از ایام ، حتى كمونیستها و مادیون زمان ما نیز در انتظار تحقق جامعه بى طبقه مورد نظر خود به سر مى برند!

گره گشایى از مشكلات مردم ، دستگیرى از حاجتمندان و رسیدگى به كار ارباب رجوع ، یكى از عوامل تقرب به خداست و به موازات آن كناره گیرى و شانه خالى كردن از حل مشكلات مردم نیز سبب محروم شدن از الطاف الهى و عامل رویگردانى انبیا و اولیاست

به طور كلى مسلمانان و به خصوص شیعه امامیه شیعه اثنى عشرى در این باره نظر مترقى دارد؛ زیرا آنان در انتظار امام موعود خویش هستند؛ امامى كه بنا به مصالحى الهى ، پس از سپرى كردن غیبت صغرى 322-255، حدود 67 سال پس از پدر و 5 سال در دوران پدر هم اكنون قرنهاست كه در غیبت كبرى به سر مى برد.

انتظار یكى از بزرگترین ، پشتوانه هاى روحى آدمى است كه در كشاكش دشواریها و مشكلات زندگى ، توان مقابله و قدرت استقامت خاصى به انسان مى بخشد و از هر گونه افسردگى و اضطراب و نگرانى پیشگیرى مى كند.

 گره گشاى از كار دیگران 

یكى از عوامل ارتقاى درجه روزه ، گره گشایى است .

گره گشایى از مشكلات مردم ، دستگیرى از حاجتمندان و رسیدگى به كار ارباب رجوع ، یكى از عوامل تقرب به خداست و به موازات آن كناره گیرى و شانه خالى كردن از حل مشكلات مردم نیز سبب محروم شدن از الطاف الهى و عامل رویگردانى انبیا و اولیاست .

امام حسین (علیه السلام) فرمود: بدون تردید نیازهاى مردم به شما از جمله نعمت هاى خداوند است .(3)

راوى مى گوید: شخصى در معیت امام صادق (علیه السلام) مشغول طواف مستحبى بود، امام (علیه السلام) متوجه شد كه او به كسى خیره شده است ، پرسید، كسى چشم انتظار توست ؟ آن شخص ‍ گفت : آرى ، فلانى را قول داده بودم تا براى حل مشكل او اقدامى كنم ، ولى او هنگامى آمده كه مشغول طواف هستم . امام (علیه السلام) فرمود: طواف را رها كن و براى رفع مشكل آن شخص ‍ اقدام كن كه در پیشگاه خداوند هفتاد برابر طواف مستحبى پاداش دارد.

ماه رمضان

على بن یقطین وزیر هارون ، خواست شب هنگام خدمت امام هفتم (علیه السلام) شرفیاب شود، ولى امام او را راه نداد، فرداى آن روز، اتفاقا در بازار به امام برخورد كرد، راز راه ندادن خود را پرسید. امام (علیه السلام) فرمود: به خاطر آنكه ابراهیم جمال از بصره به بغداد آمد و جهت حل مشكل خود از تو كمك خواست ، او را نپذیرفتى و كمكش ننمودى ، على بن یقطین عرض كرد الآن چه كنم ؟ امام (علیه السلام) فرمود: رضایت او را باید جلب كنى . ابن یقطین گفت : او در بصره است و من در مدینه . امام هفتم فرمود: امشب در كنار بقیع شترى براى تو مهیاست ، سوار مى شوى و در بصره به در خانه ابراهیم جمال مى روى جلب رضایت مى كنى و باز مى گردى .

على بن یقطین به در خانه ابراهیم رفت و رضایت او را جلب نمود و برگشت ، و خدمت امام (علیه السلام) مشرف شد. امام (علیه السلام) ضمن پذیرش خاطر نشان ساخت در دربار بمان ، ما در حق تو دعا مى كنیم ، به شرط آنكه در پى حل مشكل ارباب رجوع از شیعیان ما باشى . از این حدیث به دست مى آید كه رضاى شیعیان موجب رضاى امام و ناراحتى شیعیان مایه نارضایتى امام (علیه السلام) خواهد بود.

امام صادق (علیه السلام) فرمود: كسى كه یك طواف خالصانه انجام دهد، شش هزار درجه كسب مى كند، شش هزار گناه او محو مى شود، ولى مشكل گشایى و برآورده ساختن حاجت انسان با ایمان : ... برتر از ده بار تمام انجام طواف است .(4)

صاحب مستدرك الوسایل ، در جهت قضاء حوائج مؤمنان به شدت تلاش مى كرد. او مى گفت : عملى ، همپاى ثواب زیارت امام حسین (علیه السلام) نیست ، ولى در احادیث و روایات دیدم كه قضاء حاجت برادر مؤمن از ثواب زیارت حضرت سیدالشهدا برتر است .(5) مقدس اردبیلى یادآور مى شود: ... لقضاء حاجة المؤ من ... فانه لا شك انه اعظم من النافلة ... .(6)

در احادیث آمده است : كسى كه در پى قضاء حوائج ارباب رجوع باشد، خدا در پى قضاء حوائج او خواهد بود.

فواید بسیار جالب گرسنگى

ماه رمضان

گرسنگى فواید بیشمارى در جهت تكمیل نفس و شناخت خداوند براى سالك دارد. روایات زیادى در فضایل گرسنگى وارد شده است كه بد نیست در اینجا اشاره اى به آنها و سپس به فلسفه و حكمت گرسنگى داشته باشیم .

از پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله) روایت شده است : ”با تشنگى و گرسنگى با نفسهایتان مبارزه كنید همانا پاداش این كار همانند پاداش مبارزه در راه خداست . و عملى دوست داشتنى تر از گرسنگى و تشنگى در نزد خدا كسى است كه گرسنگى بیشترى كشیده باشد و در خداوند متعال تفكر بیشترى نموده باشد.”‌ و به اسامه فرمودند: «اگر مى توانى در حال گرسنگى و تشنگى ملك الموت را ملاقات كن تا به بالاترین مقامها و جاها رسیده و با پیامبران هم منزل شوى و ملائكه از دیدن روحت شادمان شوند و خداوند بر تو درود فرستد.»

 نیز فرمودند: گرسنگى بكشید و بر بدنهایتان سخت بگیرد شاید دلهایتان خداوند متعال را ببیند. در حدیث معراج خداوند پرسید: اى احمد! آیا آثار روزه را مى دانى ؟ پاسخ داد: خیر. خداوند فرمودند: نتیجه روزه كم خورى و كم گویى است . و آن حكمت را به ارمغان مى آورد و حكمت معرفت را در پى دارد و معرفت یقین را. و وقتى كه بنده اى به یقین رسید باكى ندارد كه چگونه روزگار را سپرى كند. در سختى یا آسانى و این مقام خوشنودهاست . و هر كس طبق خوشنودى من رفتار كند، سه خصلت را به او مى دهم : شكرى كه نادانى همراه آن نباشد، یادى كه فراموشى نداشته باشد و دوستیى كه دوستى من را بر دوستى آفریدگانم ترجیح ندهد. هنگامى كه او من را دوست داشت ، من هم او را دوست خواهم داشت ؛ دوستى او را در دل بندگانم انداخته و چشم قلب او را به عظمت جلالم مى گشایم و علم آفریدگانم را از او پنهان نمى دارم ؛ در تاریكى شب و روشنایى روز با او مناجات مى كنم تا آنجا كه سخن گفتن و همنشینى او با بندگانم قطع شود و كلام خود و فرشتگانم را به گوش او مى رسانم و اسرارى را كه از بندگانم پنهان كرده ام براى او آشكار مى كنم ...؛ عقل او را غرق در شناخت خود كرده و درك او را بالا مى برم ؛ مرگ را بر او آسان مى كنم تا وارد بهشت شود و وقتى كه ملك الموت او را ملاقات كند، به او مى گوید: آفرین بر تو و خوشا به حالت ! خوشا به حالت ! خداوند مشتاق تو است ... خداوند مى گوید: این بهشت من است ، در آن بخرام و خوش ‍ باش و در همسایگیم ساكن شو. روح انسان مى گوید: خدا یا خود را به من شناساندى و با این شناخت از جمیع آفریدگانت بى نیاز شدم . قسم به عزت و جلالت اگر خوشنودى تو در این است كه قطعه قطعه شده یا هفتاد بار به بدترین شكل كشته شوم خوشنودى تو براى من دوست داشتنى تر است ... آنگاه خداى متعال مى فرماید: به عزت و جلالم سوگند، هیچگاه مانعى بین خود و تو قرار نمى دهم ؛ تا هر وقت خواسته باشى بر من وارد شوى ؛ كه با دوستان خود چنین كنم .

از رسول اكرم (صلى الله علیه و آله) روایت شده است : ((كسى كه شكم خود را گرسنه نگه دارد اندیشه اش تربیت مى شود.))

در این روایت به فلسفه و فضیلت گرسنگى اشاره شده است . براى توضیح بیشتر مى توان به سخنان علماى اخلاق كه برگرفته از روایات مى باشد، مراجعه نمود. آنان براى گرسنگى فواید زیادى گفته اند از قبیل :

الف- صفاى قلب : زیرا سیرى باعث ازدیاد بخار در مغز شده و مغز حالتى شبیه مستى پیدا مى كند و نمى تواند خوب فكر كند؛ سرعت انتقال او كم شده و قلب او كور مى شود. برخلاف گرسنگى كه باعث رقت و صفاى قلب مى شود. و قلب را آماده تفكرى كه باعث شناخت مى شود، مى كند. و نورى آشكار پیدا مى كند. از رسول اكرم (صلى الله علیه و آله) روایت شده است : ((كسى كه شكم خود را گرسنه نگه دارد اندیشه اش تربیت مى شود.)) .

ب- تواضع و از بین رفتن سرمستى و ناسپاسى كه منشاء سركشى است ؛ وقتى نفس خوار شد، در مقابل پروردگارش خاضع شده و از سركشى دست بر مى دارد.

ج- شكستن شدت شهوات و نیروهایى است كه باعث انجام گناهان كبیره شده و سبب هلاكت انسان مى شوند. چون بیشتر گناهان كبیره از شهوت سخن گفتن و شهوت جنسى بوجود مى آید و كم كردن این دو شهوت باعث مصون ماندن از خطرها مى شود.

د- آمادگى براى انجام تمام عبادتها از چند جهت است ؛ كه كمترین آنها كم احتیاجى به تخلى و بدست آوردن غذا و كمتر بیمار شدن به بیماریهاى گوناگون است - زیرا معده خانه بیمارى و پرهیز سرِ هر دارویى است .

با این مقدمات مى توانیم به نتایج بزرگى برسیم كه بعضى از آنها عبارتند از:

ماه رمضان

الف. مى فهمیم كه چرا خداوند براى میهمانش گرسنگى را انتخاب كرده است . نعمتى بالاتر و بهتر از نعمت شناخت ، نزدیكى و دیدار خداوند نیست و گرسنگى از راههاى نزدیك رسیدن به آن است . پس ‍ مى بینى كه روزه تكلیف نیست بلكه خداوند به وسیله آن تو را بزرگ داشته و به خاطر واجب نمودن آن بر ما منت دارد. و بهمین جهت شكر آن واجب است و مى فهمى كه علت واجب كردن آن كم خوردن و ضعیف كردن نیروهاست . بهمین جهت حیف مى آید كه حتى در شب نیز غذا بخورى . و ممكن است علت هاى دیگر تشریع روزه را نیز درك كنى .

ب. وقتى ارزش كارى را كه از تو خواسته شده ، فهمیدى ، براى رسیدن به نتیجه خوب ، در جهت انجام درست و اخلاص در آن ، تلاش ‍ مى كنى .

ج. هنگامى كه هدف از واجب شدن روزه را دانستى ، مى فهمى كه چه چیزى باعث صفا و روشنى یا تیرگى آن مى شود؛ و معنى این حدیث را مى فهمى كه «روزه فقط خوددارى از خوردنى و آشامیدنى نیست ؛ و هنگامى كه روزه گرفتى ، گوش ، چشم و زبانت نیز باید روزه بگیرد.» حتى در بعضى روایات پوست و مو نیز گفته شده .

د. مى فهمى كه شایسته نیست نیت و هدف روزه ، فقط مجازات نشدن یا بدست آوردن پاداش و بهشت و ناز و نعمت باشد؛ گرچه با روزه این دو نیز بدست مى آید بلكه سزاوار است هدف و نیت روزه نزدیكى انسان به خداوند و همسایگى و خوشنودى او باشد. و حتى از این حد نیز بالاتر آمده و خود این عمل را بخاطر این كه انسان را از صفات حیوانى خارج و به صفات روحانى نزدیك مى گرداند، نزدیك شدن به خدا بداند، نه وسیله اى براى نزدیك شدن به او.

این سفارشها را در مورد وظایف روزه دار ببین ، و درباره اثرات آن تامل نما. كسى كه خود را نزدیك به آخرت ببیند، قلب او از دنیا خارج شده و براى او چیزى جز تهیه توشه براى آخرت مهم نخواهد بود. همینطور اگر قلب او شكسته و خاضع و خوار باشد میلى به غیر خدا نداشته و مایه دلخوشى او كسى جز خدا نیست . و كسى كه روح و بدن او غرق در یاد، محبت و عبادت خدا شده و روزه او روزه مقربین مى گردد. خداوند به حق دوستانش چنین روزه اى را نصیب ما بفرماید؛ گرچه یك روز در عمرمان باشد

سخنان پیامبر(صلى الله علیه و آله) درباره ماه مبارك رمضان

ماه رمضان

1. سید قدس سره در (اقبال) از كتاب (بشارة المصطفى لشیعة المرتضى ) با استناد آن به ((حسن بن على بن فضال )) از امام رضا از پدرانش ، از امیرالمؤ منین - درود و سلام بر آنان - روایت نموده كه حضرت فرمودند: رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) روزى براى ما سخنرانى نمود و فرمود:

((مردم ! ماه خدا با بركت و رحمت و بخشش گناهان نزدیك است ؛ ماهى كه نزد خدا برترین ماه ها، روزهایش برترین روزها، شبهایش بهترین شبها و ساعتهاى آن بهترین ساعتهاست ؛ ماهى است كه در آن به میهمانى خدا دعوت شده و شما را در این ماه از كسانى قرار داده اند كه شایسته كرامت خدا هستند. نفس كشیدن شما در آن تسبیح و خوابیدنتان در آن عبادت و عمل شما در آن مقبول و دعاى شما در آن مستجاب است . پس با نیتهایى راست، و دلهایى پاك از خدا بخواهید شما را موفق به روزه آن ، و خواندن كتابش نماید. بدبخت كسى است كه از آمرزش خدا در این ماه بزرگ محروم شود.

با تشنگى و گرسنگى خود در آن ، گرسنگى و تشنگى روز قیامت را بیاد آورید. به فقیران خود صدقه بدهید؛ بزرگان خود را در آن احترام كنید؛ كوچكترها را مورد رحمت خود قرار دهید و صله رحم بجا آورید. زبانهاى خود را حف0كرده ، دیدگان خود را از آنچه نگاه به آن حلال نیست و گوشهاى خود را از آنچه گوش دادن به آن حلال نیست ، نگهدارید. با یتیمان مردم مهربانى كنید تا با یتیمان شما مهربانى شود. به درگاه خداوند از گناهان خود توبه كنید. هنگام نماز دستهایتان را با دعا بطرف بالا بلند كنید؛ زیرا این وقت بهترین اوقات است و خداوند در آن هنگام با نظر رحمت به بندگانش نگاه كرده و هنگامى كه از او بخواهند و با او مناجات نمایند، جواب آنان را مى دهد. و اگر او را صدا بزنند، به آنان لبیك مى گوید. و اگر دعا كنند، دعایشان را مستجاب مى كند.

مردم ! درهاى بهشت در این ماه باز است ، از پروردگار خود بخواهید آن را به روى شما نبندد؛ درهاى جهنم نیز بسته است از پروردگار خود بخواهید آن را به روى شما باز نكند؛ شیاطین هم در زنجیرند، از پروردگار خود بخواهید آنان را بر شما مسلط نكند

مردم! شما زندانى اعمال خود مى باشید، با استغفار خود را آزاد كنید. پشتهایتان از گناه سنگین است با طولانى نمودن سجده هاى خود آن را سبك نمایید. بدانید خداوند به عزت خود سوگند خورده است كه سجده كنندگان و نمازگزاران را عذاب نكند و در روزى كه مردم براى پروردگار جهانیان بر مى خیزند، آنان را با آتش نترساند.

مردم ! كسى كه به مؤمن روزه دارى افطار بدهد، ثواب آزاد كردن یك بنده و آمرزش گناهان گذشته خود را دارد. عرض كردند: رسول خدا! همه ما نمى توانیم این كار را انجام دهیم . حضرت (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: از آتش بپرهیزید، گر چه با نیم دانه خرمایى . از آتش بپرهیزید گر چه با جرعه آبى .

مردم ! هر كدام از شما كه اخلاق خود را در این ماه اصلاح كند، روزى كه در صراط پاها مى لغزد، جوازى بر صراط خواهد داشت . و هر كدام از شما كه بر بنده و كنیز خود آسان بگیرد، خداوند در حساب بر او آسان خواهد گرفت ؛ و كسى كه شر خود را در آن باز دارد، خداوند در روزى كه او را ببیند غضب خود را از او باز مى دارد. كسى كه یتیمى را بزرگ بدارد، خداوند در روزى كه او را ببیند او را بزرگ خواهد داشت ؛ و كسى كه در این ماه صله رحم كند، خداوند روزى كه او را ببیند او را به رحمت خود وصل مى كند. كسى كه در آن قطع رحم كند، خداوند روزى كه او را مى بیند رحمت خود را از او قطع خواهد نمود. و كسى كه یك نماز مستحبى بخواند خداوند براى او خلاصیى از آتش مى نویسد. و كسى كه عمل واجبى انجام دهد ثواب كسى كه هفتاد واجب را در ماهى غیر از این ماه انجام دهد، خواهد داشت . و كسى كه در این ماه زیاد بر من صلوات بفرستد، روزى كه ترازوها سبك است ، خداوند ترازوى او را سنگین مى نماید. و كسى كه یك آیه از قرآن بخواند، مانند پاداش كسى كه قرآن را در ماهى غیر از این ماه ختم كند، خواهد داشت .

ماه رمضان

مردم ! درهاى بهشت در این ماه باز است ، از پروردگار خود بخواهید آن را به روى شما نبندد؛ درهاى جهنم نیز بسته است از پروردگار خود بخواهید آن را به روى شما باز نكند؛ شیاطین هم در زنجیرند، از پروردگار خود بخواهید آنان را بر شما مسلط نكند.

امیرالمؤمنین (علیه السلام ) فرمود: برخاستم و عرض كردم یا رسول خدا! برترین اعمال در این ماه چیست ؟ فرمودند: اباالحسن ! برترین اعمال در این ماه دورى گزیدن از حرام هاى خداى عزیز و بزرگ است . سپس گریه كرد. عرض كردم چرا گریه مى كنى رسول خدا؟ فرمود: على ! بخاطر حلال شمردن تو در این ماه است ؛ گویا با تو هستم و تو براى پروردگارت نماز مى خوانى و بدبخت ترین اولین و آخرین ، همانند ((پى كننده شتر ثمود)) ضربه اى به جلو سرت مى زند كه موى صورتت با آنان رنگین مى شود.

امیرالمؤمنین (علیه السلام ) فرمود: عرض كردم : رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم )! آیا در آن حال دینم سالم است ؟ فرمود: آرى دینت سالم است . سپس فرمود: على ! كسى كه تو را بكشد مرا كشته و كسى كه با تو دشمنى كند با من دشمنى نموده و كسى كه به تو ناسزا بگوید، به من ناسزا گفته ، زیرا تو مانند نفس من هستى روح تو از روح من و سرشت تو از سرشت من است ؛ خداى عزیز و بزرگ مرا آفرید؛ تو را نیز آفرید و مرا برگزید! و تو را؛ من را براى پیامبرى انتخاب نمود و تو را براى امامت اختیار كرد.

بنابراین كسى كه امامت تو را انكار كند پیامبرى من را انكار كرده . على ! تو وصى من ، پدر فرزندانم ، همسر دخترم و جانشین من در میان امتم در زندگى من و بعد از مرگ من هستى . امر تو امر من و نهى تو نهى من است . به كسى كه مرا به پیامبرى برانگیخته و مرا بهترین مردم قرار داد، قسم مى خورم كه تو حجت خدا بر خلق او و امین او بر رازش ، و جانشین او در میان بندگانش مى باشى .))

زنجیر شدن شیاطین متمرد، باز شدن درهاى بهشت ، گشودن درهاى رحمت ، بسته شدن درهاى آتش ، ایستادن خداوند در مقابل دشمنان جنّى و صداى منادى خدا از اول ماه تا آخر آن وارد شده است ؛ چیزى كه مانند آن در هیچ ماهى نیامده است

2. از رساترین بشارتهایى كه درباره ماه رمضان وارد شده ، نفرین پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) بر كسى كه در آن آمرزیده نشود، مى باشد، آنجا كه فرمود: ((كسى كه ماه رمضان را بگذراند و آمرزیده نشود، خدا او را نیامرزد.)) زیرا این نفرین با توجه به این كه او به پیامبرى برانگیخته شد تا رحمتى براى جهانیان باشد، مژده بزرگى براى گستردگى رحمت و عمومى بودن آمرزش در این ماه مى باشد. و اگر غیر از این بود - با توجه به این كه رحمتى براى جهانیان است - مسلمانى را، گر چه گناهكار باشد، نفرین نمى كرد.

3. از مهمترین روایاتى كه در این مورد وارد شده روایات زیادى است كه درباره زنجیر شدن شیاطین متمرد، باز شدن درهاى بهشت ، گشودن درهاى رحمت ، بسته شدن درهاى آتش ، ایستادن خداوند در مقابل دشمنان جنّى و صداى منادى خدا از اول ماه تا آخر آن وارد شده است ؛ چیزى كه مانند آن در هیچ ماهى نیامده است . زیرا در مورد سایر ماه ها وارد شده كه فقط در ثلث آخر شب چنین منادیى ندا مى كند مگر در شب جمعه كه از اول شب تا صبح این منادى ندا مى كند و همینطور در ماه رجب ؛ ولى در ماه رمضان این ندا از ماه آخر آن و تمام شبها و روزهایش ‍ وارد شده است .

.............

راهکارهای درک بهتر ماه رمضان

توصیه های آیت الله مظاهری برای بهرمندی بیشتر از ماه رمضان


برای استفاده بهتر از فرصت معنوی ماه مبارک رمضان، برای اینکه مشمول لطف خدا شویم، توفیق عبادت و بندگی و ترک معصیت پیدا کنیم، در این ماه مبارک قدمی در معنویت برداریم، خودسازی و تهذیب نفس کنیم، برای اینکه بتوانیم به حسن عاقبت دست یابیم و حوائج ما مستجاب و گرفتاری ها رفع گردد، چهار راهکار وجود دارد.


ماه رمضان
اشاره:

استاد اخلاق حضرت آیت الله مظاهری به تبیین فضائل روزه و ویژگی های ماه مبارک رمضان پرداخت و چهار توصیه مهم و کاربردی برای بهره مندی بیشتر و بهتر مؤمنین از برکات ماه میهمانی خداوند بیان کرد. خلاصه بیانات رییس حوزه علمیه اصفهان در پی می آید.

«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یفْقَهُوا قَوْلی»

 

 فرصت معنوی ماه مبارک رمضان

ماه مبارک رمضان یکی از فرصت های معنوی است که از ارزش فوق العاده ای برخوردار است و لازم است از آن بهره برداری کامل بشود.

درهای رحمت پروردگار در این ماه باز است و فوج فوج از بندگان آمرزیده می شوند. ماهی که نفس کشیدن درآن عبادت است و ثواب عبادات و اعمال خیر در آن، چندین برابر می شود.

شب قدر که در ماه مبارک رمضان است، یک فرصت روی فرصت است و عبادت در آن شب، برتر از هزار ماه عبادت است. بنابراین فرصت های کم نظیری در پیشِ رو است و نسیم های رحمتی در حال وزیدن می باشد. پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله و سلّم» فرمودند: «إِنَّ لِرَبِّکمْ فِی أَیامِ دَهْرِکمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا» [1]

بنابر فرمایش پیامبر گرامی«صلی الله علیه وآله و سلّم» نسیم هایی در زندگی انسان می وزد و همه باید خود را در معرض این نسیم ها قرار دهند تا از برکات آن بهره مند گردند.

در ماه مبارک رمضان، چشم و گوش و زبان خود را کنترل کنید. از نگاه های آلوده بپرهیزید. از دیدن فیلم ها و برنامه های حرام و بیهوده در ماهواره و اینترنت و تلویزیون دوری گزینید. غنا و موسیقی و حرف های حرام و بیهوده نشنوید. غیبت نکنید، تهمت نزنید، شایعه پراکنی نکنید، دروغ نگویید و به کسی توهین نکنید

راهکارهای درک بهتر ماه مبارک رمضان

برای استفاده بهتر از فرصت معنوی ماه مبارک رمضان، برای اینکه مشمول لطف خدا شویم، توفیق عبادت و بندگی و ترک معصیت پیدا کنیم، در این ماه مبارک قدمی در معنویت برداریم، خودسازی و تهذیب نفس کنیم، برای اینکه بتوانیم به حسن عاقبت دست یابیم و حوائج ما مستجاب و گرفتاری ها رفع گردد، چهار راهکار وجود دارد که ذیلاً به آن اشاره می شود:

1) پرهیز از غذای حرام و شبهه ناک

مراقب باشید لااقل در ماه مبارک رمضان غذای حرام و شبهه ناک نخورید. خداوند به کسی که در شکم او غذای حرام وجود دارد، نظر لطف نمی کند. عبادات چنین کسی ممکن است از نظر ظاهری صحیح باشد ولی مورد قبول و پذیرش خداوند سبحان واقع نمی شود.

حتی اگر نمی توانید درآمد خود را برای همیشه حلال و پاک کنید، اگر توفیق پرداخت خمس و زکات ندارید، لااقل برای این یک ماه، مبلغی جدا کنید و خمس و زکات آن را پرداخت کنید و با اجازه یک مجتهد جامع الشّرایط مبلغ مصرفی خوراک خود و خانواده را از آن مبلغ بپردازید.

قبل از ماه مبارک رمضان، دارایی خود را حلال کنید تا بتوانید توبه کنید و پاک و پاکیزه و با آمادگی به استقبال این ماه شریف بروید و بتوانید از برکات آن استفاده لازم را ببرید. کسب حلال به خصوص در زمان حاضر بسیار مشکل است، اما امر لازمی است و نمی شود مال حرام در زندگی کسی باشد و رستگار شود و عاقبت به خیر گردد.

لذا تقاضا دارم لااقل در ماه مبارک رمضان از غذای حرام و شبهه ناک پرهیز کنید تا بتوانید این ماه را با دعای مستجاب سپری کنید و به ملکه تقوا دست یابید.

 

آیت الله مظاهری

2) ارتباط با خداوند از طریق انس با نماز جماعت و قرآن و دعا

بنابر تأکید اسلام، مساجد همیشه باید در وقت نماز پر از جمعیت باشد. قرآن کریم همواره تأکید می فرماید که: «وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاة» [2]

یعنی نماز را زنده بدارید. نمی گوید نماز بخوانید، بلکه بر زنده نگاه داشتن نماز تأکید دارد و مقصود قرآن کریم، اقامه نماز جماعت است.

در وقت نماز، همه جا باید تعطیل باشد و مساجد مملوّ از جمعیت مسلمانان باشد. عدم اهمیت به نماز، یعنی شلوغ بودن خیابان و مراکز تفریحی و سایر مکان ها در وقت نماز و خلوت بودن مساجد، ننگ بزرگی برای مسلمین محسوب می شود و مورد مذمّت و نکوهش قرآن کریم می باشد. چنانکه می فرماید:

«فَوَیلٌ لِلْمُصَلِّینَ، الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ» [3]

حال اگر این ننگ بزرگ را در طول سال داریم، تقاضا دارم لااقل در ماه مبارک رمضان، حضور جدی در مساجد داشته باشید و با نماز جماعت و قرآن کریم انس بگیرید.

اگر می خواهید خداوند متعال نظر لطفی به شما بکند، مساجد را پر کنید و از طریق نماز جماعت و قرآن کریم و دعا، رابطه خود را با خداوند محکم کنید تا مشمول عنایات ویژه حق تهالی شوید.

همچنین لازم است ائمه جماعت و روحانیون مساجد، پس از نماز برای مردم سخنرانی کنند و «اعتقادات»، «اخلاق» و احکام» اسلام را برای مردم تبیین نمایند. 

3) رسیدگی به دیگران

رابطه با خداوند متعال، یک بال برای پرواز است و بال دیگری که برای حرکت صعودی انسان به سوی معنویات لازم است، رابطه با مردم می باشد.

قرآن کریم مکرراً می فرماید که: «أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاة» یعنی هم با خداوند و هم با مردم رابطه داشته باشید.

همه باید به هر اندازه که می توانند، به مستمندان رسیدگی کنند. از ما انتظار نمی رود که مثل اهل بیت«سلام الله علیهم» از افطار خود بگذریم و به دیگران ببخشیم، ولی وظیفه داریم که تشریفات و تجمّلات را حذف کنیم و به جای آن از نیازمندان دستگیری نماییم.

علاوه بر گناه، از گفتار و کردار بیهوده و بی نتیجه هم باید اجتناب شود. بعضی صحبت ها غیبت و تهمت و دروغ نیست ولی بیهوده است و نه نتیجه دنیا دارد، نه نتیجه آخرت. اینگونه حرف ها فشار قبر دارد و باید از آن پرهیز شود. بیایید لااقل در این ماه زبان خود را از گناه و بیهوده گویی حفظ کنید

همه باید ساده زیست باشند و همه از ساده زیستی اضافه می آورند با احترام کامل و مخفیانه به فقرا ببخشند. اختلاف طبقاتی در جامعه امروزی کولاک می کند. عده ای از مردم بسیار ثروتمند و عده زیادی فقیر هستند. گروهی تجملگرا شده اند و تشریفات زیادی در زندگی دارند و گروهی دیگر حتی در تهیه افطار خود مشکل دارند. چنین افرادی که زیاد هم هستند، آبرومندند و نمی توانند به کسی رو بیندازند.

اگر به دستور قرآن کریم عمل شود و رسیدگی به نیازمندان جایگزین تجمل گرایی شود، فقر از جامعه رخت برمی بندد.

لذا تقاضا دارم لااقل در این یک ماه به فکر دیگران باشید و از مستمندان دستگیری کنید. در این یک ماه، مبلغی که همیشه صرف تشریفات می کنید، به فقرا ببخشید. اگر کسی بتواند شکم یک نفر گرسنه را سیر کند، خداوند وعده داده است او را عاقبت به خیر می کند. چنین کسی ذلّت بعد از عرّت پیدا نمی کند و خود او و فرزندانش از انحراف فکری که امروزه بسیاری از جوانان را مبتلا کرده است و نزدیک است دین و مذهب آنان را بگیرد، مصون می مانند. نهایتاً با دین از دنیا می رود و هنگام مرگ امیرالمؤمنین به فریاد او خواهند رسید.

4) اجتناب از گناه

در ماه مبارک رمضان، چشم و گوش و زبان خود را کنترل کنید. از نگاه های آلوده بپرهیزید. از دیدن فیلم ها و برنامه های حرام و بیهوده در ماهواره و اینترنت و تلویزیون دوری گزینید. غنا و موسیقی و حرف های حرام و بیهوده نشنوید. غیبت نکنید، تهمت نزنید، شایعه پراکنی نکنید، دروغ نگویید و به کسی توهین نکنید.

غیبت

گاهی مشاهده می شود هنگام افطار، برخی غیبت می کنند و تهمت می زنند. معلوم است چنین افرادی روزه نبوده اند، فقط گرسنگی و تشنگی را تحمل کرده اند. روزه ای که همراه با گناه باشد، روزه واقعی نیست و مقبول درگاه الهی واقع نمی شود.

علاوه بر گناه، از گفتار و کردار بیهوده و بی نتیجه هم باید اجتناب شود. بعضی صحبت ها غیبت و تهمت و دروغ نیست ولی بیهوده است و نه نتیجه دنیا دارد، نه نتیجه آخرت. اینگونه حرف ها فشار قبر دارد و باید از آن پرهیز شود. بیایید لااقل در این ماه زبان خود را از گناه و بیهوده گویی حفظ کنید.

کسی که گناه و کردار بیهوده و بی نتیجه داشته باشد، نمی تواند از ماه مبارک رمضان استفاده مطلوب نماید. ماه مبارک رمضان باید مقدمه ای باشد برای رفع فساد اخلاقی. فساد اخلاقی اکنون یک زنگ خطر برای اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی می شود. بی بند و باری در خیابان ها، بی حجابی و بد حجابی و سایر مصادیق فساد اخلاقی، بحران بزرگی است که باید برای آن فکری بشود. در ماه مبارک رمضان دعا کنید این آتش فساد اخلاقی خاموش شود و غیرت و عفت به جامعه برگردد که اگر همین طور ادامه پیدا کند و چاره ای برای آن اندیشیده نشود، جامعه را نابود خواهد کرد.

فساد اخلاقی در جامعه فعلی کولاک می کند و برخی هم متأسفانه دامن به آتش می زنند و این آتش برای خانواده ها و برای جوانان و آینده آنان تهدید بزرگی است.

نسل آینده در معرض نابودی فرهنگی است و این بحران می تواند قضیه «آندلس» یا «اسپانیا» را تکرار کند که یک کشور اسلامی را به یک کشور بی بند و بار و غیر اسلامی تبدیل کردند.

لذا تقاضا دارم در ماه مبارک رمضان علاوه بر دعاهای شخصی، برای رفع و ریشه کن شدن فساد اخلاقی که جامعه را فراگرفته است دعا کنید.

چرا توبه کنیم؟

توبه وصل بعد از قطع

ماه رمضان

یكى از معارف روزه ، گرایش به توبه است كه در جاى جاى مناجات‌ها و ادعیه مربوط به ماه رمضان به چشم مى‌خورد از جمله ، در جوشن كبیر آمده است : یا من یقبل عند التائبین و یا یقبل التوبة عن عباده و یا من یحب التوابین و یا قابل التوبات و یا حبیب التوابین

یكى از عوامل ارتقاى روزه ، توبه و استغفار است . توبه عبارت است از وصل بعد از قطع ؛ قطعى كه رجوع در آن نمایان است . توبه هم به خدا نسبت داده شده است و هم بر انسان ، بر این اساس هم خدا تواب است و هم انسان ، ولى تفاوت آن دو از حیث ماهیت مصادیق است .

در مفردات راغب در باب توبه خلق آمده است :(1) دست كشیدن از گناه به گونه اى صحیح خدا پسند را توبه بشرى گویند؛ توبه ؛ یعنى بازگشت از گناه به سوى اطاعت و بازگشت از قطع رحمت به وصل رحمت راغب همچنین یادآور مى شود، هنگامى كه گفته مى شود خدا توبه كرد؛ یعنى، خدا كه فضل خود را دریغ داشته بود، دوباره شامل حال بنده كرد، ولى وقتى گفته مى شود انسان توبه كرد؛ یعنى انسان دست از گناه كشید و به سوى خدا بازگشت : تاب الله اى الیه بفضله ... رجع الیه عن المعصیة .(2)

اركان توبه

امیرالمومنین (ع ) در تعریف توبه فرمود(3) توبه عبارت است از: پشیمانى به قلب و طلب آمرزش گناهان با زبان و ترك گناه و معصیت با اعضا و جوارح و تصمیم بر اینكه مجددا مرتكب گناه نشود. توبه داراى اركانى است كه مهمترین آنها عبارت اند از:1. اقرار و اعتراف

2. پشیمانى ، ندامت و ترك گناه

3. تصمیم به عدم روى آوردن به گناه در آینده

4. جبران مافات

كسى كه تصمیم دارد توبه نماید، باید حق الناسها و حق الله را كه در ذمه اش بوده و ترك كرده ، جبران و ادا كند.

توبه باعث شستشوى دل است . پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود(5)توبه سبب طهارت و پاكى قلب مى شود و گناهان را از وجود توبه كنند مى زداید

انگیزه هاى روى آوردن به توبه 

1. توجه به اثرات مثبت توبه :

الف) توبه كننده ، محبوبیت خاصى در پیشگاه خدا دارد. پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:(4)توبه كننده واقعى از گناه، مانند كسى است كه گناهى مرتكب نشده است .

ب) توبه باعث شستشوى دل است . پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود(5)توبه سبب طهارت و پاكى قلب مى شود و گناهان را از وجود توبه كنند مى زداید.

ج) توبه باعث جلب رحمت الهى مى گردد؛ پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: التوبة تستنزل الرحمة .(6)

د) توبه آدمى را از فشار وجدان اخلاقى مى رهاند.

2. توجه به آثار منفى گناهان :

الف) ترك توبه آفات و بلاها در پى دارد.

 ب) توبه نكردن موجب سلب نعمت مى شود.

فرشتگان الهى كه بر اساس : تنزل الملائكة والروح ؛(قدر/ 4)در شب قدر تا صبح با همه كسانى كه به تسبیح و تهلیل و ذكر و دعا و راز و نیاز مشغولند، مصافحه مى كنند، جز با: شرابخواران ، گوشت خوك خوران ، قمار بازان ، قاطع رحم ، عاق والدین ، رشوه خواران ، سگ بازان ، ربا خواران و كینه توزان نسبت به مومنان .

آدم (ع ) پس از هبوط بر زمین به ابلیس گفت : چرا ما را فریفتى و از بهشت بیرون كردى ؟ پاسخ داد: مرا چه كسى به اینجا كشاند؟ حضرت آدم (ع ) جواب داد: عصیان .

ماه رمضان

شعبى متوفاى سال 427 در قصص الانبیاء مى نویسد: شیطان در كنار درخت به ناله و زارى پرداخت . آدم و حوا بدو گفتند چرا ناله مى كنى ؟ پاسخ داد: به حال شما و براى شما. آنان گفتند: چرا براى ما اشك مى ریزى ؟ ابلیس پاسخ داد: به خاطر آن كه شما از بهشت بیرون خواهید رفت . آنان گفتند: چه كنیم تا در بهشت جاودان بمانیم . ابلیس گفت : از این درخت بخورید؛ هل ادلكم على شجرة الخلد و ملك لا یبلى ؛ آدم و حوا در اثر وسوسه ابلیس از شجره اى كه از خوردن آن منع شده بودند، خوردند و سرانجام نعمت الهى از آنان سلب شد.

ج) ذلت و خوارى در صورت عدم بازگشت و توبه نكردن .

د) كیفر اخروى در صورت اصرار بر معصیت و گناه ترك توبه .

ه) كیفر دنیوى

تاثیر توبه

درباره چگونگى تاثیر توبه چند نظر وجود دارد:

الف توبه كیفر را ساقط مى كند. ب كیفر، به خاطر كثرت ثواب توبه ، ساقط مى شود. ج توبه ، خودش عبادت است و از روى تفضل به آن ثواب داده مى شود؛ ولى سقوط عقاب به خاطر عفو و كرم الهى است .(7)

به نظر ما ساقط شدن كیفر گناهان ، به وسیله توبه مى باشد، و خداوند متعال از باب تفضل و احسان ، توبه را وسیله اى جهت سقوط كیفر قرار داده است .

خواجه نصیرالدین طوسى در تجرید الاعتقاد مى نویسد: عقاب به وسیله خود توبه ساقط مى شود نه كثرت ثواب آن .(8)

امام صادق (ع ) فرمودند:(9)هر گاه آدمى گناه كند، در دلش نقطه سیاهى پدید مى آید، ولى اگر توبه كند محو مى شود.

امام باقر (ع ) فرمودند: وقتى بنده خدا توبه شكست ناپذیر مى كند، خداوند او را دوست مى دارد و در نتیجه ، در دنیا و آخرت گناهان او را مى پوشاند

توبه نصوح

توبه نصوح عبارت از توبه شكست ناپذیر است ؛ توبه اى كه دوام و ثبات داشته باشد.

امام باقر (ع ) فرمودند: وقتى بنده خدا توبه شكست ناپذیر مى كند، خداوند او را دوست مى دارد و در نتیجه ، در دنیا و آخرت گناهان او را مى پوشاند.

راوى پرسید خداوند چگونه پرده پوشى مى كند؟

امام (ع ) فرمودند: هر چه از گناهان كه دو فرشته موكل علیه او نوشته اند، از یادشان مى برد و به جوارح و اعضاى بدن او دستور مى دهد تا گناهان او را پنهان كنند و نادیده بگیرند و به مراكزى كه او در آنجا، مرتكب گناه شده است ، دستور مى دهد تا آن گناهان را پنهان نماید. او در این صورت در قیامت به گونه اى حضور مى یابد كه گناهى ندارد تا گواهانى علیه او گواهى دهند.(10)

مساله استدراج

اشاره شد كه كیفر در دنیا، به نوبه خود، زنگ بیدار باش است و در نوع خود، یكى از درهاى رحمت پروردگار مى باشد. بر این اساس نسبت به بعضى از افراد كه از لطف الهى بدورند، چه بسا كه این بانگ بیدار باش به صدا در نیاید و برخوردار بودن از نعمتهاى گوناگون و مختلف خداوند، موجب غفلت وى شود، تا آنكه ناگهان كیفر و عذاب سخت و غیر قابل علاج الهى ، نازل شود، و او را احاطه كند. پس وفور نعمتها را نمى توان نشانه سعادت دانست . و مى توان گفت ، كسى كه به گناه دست مى یازد ولى نعمتهاى الهى از هر درى به سوى او مى بارد او دچار استدراج مى باشد